وقتی تو نیستی...
دوشنبه, ۶ آذر ۱۳۹۱، ۰۸:۰۲ ب.ظ
وقتی تو نیستی
نه هست های ما چونان که بایدند ، نه باید ها
مثل همیشه آخر حرفم و حرف آخرم را با بغض میخوانم
عمریست لبخند های لاغر خود را در دل ذخیره میکنم ، باشد برای روز مبادا
اما در صفحه های تقویم روزی به نام روز مبادا نیست
آن روز هرچه باشد ، روزی شبیه دیروز ، روزی شبیه فردا
روزی درست مثل همین روزهای ماست...
اما کسی چه میداند شاید امروز نیز روز مبادا باشد
وقتی تو نیستی ، نه هست های ما چونان که بایدند ، نه باید ها ، هر روز بی تو روز مباداست
آیینه ها در چشم ما چه جاذبه ای دارند ، آیینه ها که دعوت دیدارند
دیدارهای کوتاه ، از پشت هفت دیوار ، دیوارهای صاف ، دیوارهای شیشه ای شفاف
دیوارهای تو ، دیوارهای من ، دیوارهای فاصله بسیارند
آه.. دیوارهای تو همه آیینه اند ، آیینه های من همه دیوارند
شعر از قیصر امین پور
- ۹۱/۰۹/۰۶